ز پایم باز کن بند گران را کزین سودا دلی اشفته دارم
بیا ای مرد- ای موجود خود خواه بیا بگشای درهای قفس را
اگر عمری به زندانم کشیدی رها کن دیگرم این یک نفس
منم ان مرغ / ان مرغ که دیریست به سر اندیشه پرواز دارم
سرود ناله شد در سینه تنگ به حسرت ها سر امد روزگارم
باغ گیلاس...برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 40