تو مثل اسیری بودی در دل خاکی
میخواستی در معدن کشف کنی گاهی / یک طلای قیمتی
روسیاهم ای کارگر افسرده شدم از مرگ تو..
یک روز پلاسکو فرو ریخت یک صبح صدایی در خاک نهفت
روز دیگر فیلمی اکران شد
با این همه کسی تو رو ندید
صدای زخمی تو را کسی- چرا نشنید
تو چه فرقی داری با یک معلم یا مهندس
یک بازیگر یا خواننده راک
کار تو پنهان است ده ها فرسنگ زیر زمین است
باز میگویم با تمام روسیاهی ببخش ما را اگر دیر به نجات تو شتافتیم
تقدیم به معدن کاران ازاد شهر
برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 27