شعر: اوار

ساخت وبلاگ
من از زیر خاک حرف میزنم     از زیر اوار فریاد میزنم

تو مثل اسیری بودی      در دل خاکی

میخواستی در معدن کشف کنی    گاهی / یک طلای قیمتی

روسیاهم ای کارگر     افسرده شدم از مرگ تو.. 

یک روز پلاسکو فرو ریخت   یک صبح صدایی در خاک نهفت

روز دیگر فیلمی اکران شد     

با این همه   کسی تو رو ندید

صدای زخمی تو را    کسی- چرا نشنید

تو چه فرقی داری     با یک معلم یا مهندس

یک بازیگر یا خواننده راک

کار تو پنهان است   ده ها فرسنگ زیر زمین است

باز میگویم با تمام روسیاهی   ببخش ما را اگر دیر به نجات تو شتافتیم

تقدیم به معدن کاران ازاد شهر

نوشته شده توسط کاوه پارسا در ساعت 19:58 | لینک  | 
باغ گیلاس...
ما را در سایت باغ گیلاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 18:08