لحظه به لحظه به فکر توام
تنم گرمای دستاتو میخواد
میخوام با تو از این دنیا رها شم
بشم یه روانی بی قرار مجنون و دیوونه باشم
تو باشی ومن تنها خلوت و دودسیگار
اغوش تو یه مرحمه واسه دردای بی جواب
دردی که هیچ وقت نفهمیدم زخمی که نفهمیدم از کی خوردم!
تو بودی و یه حادثه بودن تو واسم ارامش محضه
خماری چشماتو و لب های بسته ات
خنده رو لب های تو ندیدم
ندیدم یه روز تو ازم سرد بشی
ندیدم یه بار به بغضم بی تفاوت باشی
سخته سخته لحظه خداحافظی چه بی تو تلخه این خونه کاغذی
برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 25