تو این خیال مبهم من پر از حس جنونم
خیره شدم به اینه تو میری و تنهایی تقدیر منه
لحظه هام پر از تردید و شکه تو برنمی گردی به این قلب خسته
قصه من با تو یک سکانس عاشقانه بیش نبود
یه رابطه بی وقفه از شادی حالا دیگه گم شده
تو بهت و تاریکی
حالا با خیال تو تصویری که مونده از تو
مرور عکسا و خاطره هات
لبخندتو به یاد من میاره
بازم نگاه تو پیش رومه
روبه روی اینه یه غریبه مقابلم چشمک میزنه
یه عشق پر از خاطره یه همدم یه همنفس
لحظه هایی که بی تو داره به کندی میگذره
سایه ات همراه منه در این پایان تلخ
کاش نمیرفتی از این خانه
هنوز هم چشم هایم به انتظار تو مینشینه
برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 45