شجاعت یا حقیقت.. حکم من چیه فریاد دلم یه عمریه بی صدا شده
مثل شورعشق و پل چوبی تردید و رییس و پایان تلخ جدایی
اگه عاشقت نبودم توی الودگی اتوبان تهران
خودمو میگذاشتم جای فروشنده جایزه اسکار
گاهی مثل یه فیلم درام گاهی نوشتن یه نامه پر از غم
مثل یه نسکافه داغ تو بهت و تردید اواز
شب های بارونی و خیس تهران خاطره بازی با یه اهنگ ویرون
که گم شده توی تنهایی این مردم
تو کجایی ای اوازه خون
تو کجایی ای اوازه خون
برچسب : نویسنده : kaveparsaa بازدید : 19